پيام
+
برون آيد از او هنر سرسري ،،، نداند چو کو فن کوزه گري ... اين بيت را سرآمد تمام سروده هايم ميدانم و بعد از يک سال فرصت ادامه آنرا پيدا نکرده ام .
* راوندي *
00/8/2
* راوندي *
وگر با شناخت از خودت بگذري ... << بزير آوري چرخ نيلوفري
mariii
عجبببببب .لحنش ضرب است و جالبه
* راوندي *
{a h=haftaamancom}mariii{/a} تشکر از استقبال شما
رايحه ي انتظار
تو مايه هاي حماسيه :)
* راوندي *
http://rayeheentezar96.parsiblog.com/Old/Feeds/ توي اين دو بيتي همه چي هست:D
عقيل صالح
{a h=ravandi} راوندي {/a} استاد ببخشيدا من چيز زيادي از ادبيات نميدونم، فقط به نظرم کلمه شناخت کمي آهنگ شعرو بر هم زده.
عقيل صالح
وزن شعر ولي درسته.
* راوندي *
خدا ببخشه منهم در حد معمولي آشنا هستم . شناخت کلمه سنگيني است که چهار حرف ناخت با هم خوانده ميشود اگر قافيه باشد کمتر اشکال خود را نشان ميدهد و در رديف هيچ مشکلي ندارد اما در اينجا به حرف از ميچسبد و اشکالش برطرف ميشود و در حقيقت اينطور خوانده ميشود شناخ تز .
* راوندي *
اما بهر حال در اين مصرع ناخ يک سه حرفيست که ناگزير با هم خوانده شده و قاعدتاً بايد اشکال وزني داشته باشد که چون ديدم نداشت استفاده کردم . البته اين را هم بايد اضافه کنم که چون خواندن بيت نخست هم چندان ساده و روان نبود از اين حالت بيشتر استقبال کردم . مصرع آخر هم که تخلص است و تکرار آن خالي از لطف نبود هر چند روانتر از ساير قسمتها مينمود .
عقيل صالح
تخلص؟؟
عقيل صالح
شما که کل علم عروض رو توضيح دادين استاد:D
عقيل صالح
لابد در بحر متقارب مثمن محذوف گفتين شعر رو، درسته؟
* راوندي *
تخلص غير از اينکه شاعر از نام خود استفاده ميکند معناي ديگري هم دارد که به گريزگاه مشهور است و در اينجا چون گريزي به شعر ناصر خسرو زدم از کلمه تخلص استفاده کردم :)
عقيل صالح
:-o
* راوندي *
:-|