پارسي يار
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
* راوندي *
نوشتارپيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
برگزيدگان مجله در اسفند 1403
1 - عارفانه هاي يک دوست
1 - جوادتبريزي
2 - .: ام فاطمه :.
2 - * راوندي *
سي رتبه برگزيده بر اساس تعداد کل پيام در مجله
1 - آواي روستا
2 - « لنگرودي »
3 - *ابرار*
4 - ذره بين زنده
5 - * گل نرگس *
6 - تبسم بهار ♥
7 - قافيه باران
8 - خادمة الشهدا
9 - علي در کلبه درويشي
10 - محمد_عابديني
11 - ياسيدالکريم
12 - هما بانو
12 - * کميل *
13 - .:راشد خدايي:.
14 - *بنت فاطمه*اظهر
15 - گلهو قطعه اي ازبهشت
16 - انديشه نگار
17 - *زهرا.م
18 - مجنون الحسين ع
19 - *ميثم*
20 - ||عليرضا خان||
21 - شبستان نور
22 - * هاتف *
23 - در انتظار آفتاب
24 - «امير معظم»
25 - *قاصدك*
26 - ♥ ح. بالايي
27 - ساعت يك و نيم
27 - محمد جواد س
28 - شهريار کوچه ها
28 - مهسا خانوم
29 - ميراب عطش
30 - قلمدون
30 - *سحربانو*
پيام / 1
+
*سلام اي همنشين پارس ياري ، که جز اينجا نداري هيچ کاري :D .. بيا و در لغتها جستجو کن ، و با ما شاعرانه گفتگو کن .. زبان شعر از فردوسي آموز ، به هر بيتي چراغي ديگر افروز * :)
بلاي آسموني😁، دانش آموز پويا، عرفان وادب، سنگ صبور، مهران گلي، محدثه خانوم، *diafeh*، اميد هستم!، جزتو، ||عليرضا خان||، .:Lida:.، زمزمه آسماني، عاشقانه هايم...، سعيد عبدلي، DARYAEI، شبستان نور، ذره بين زنده، نگارستان خيال، فاطمه ❤، قلمدون، All out of love، عشق = خاكستر، *قاصدك*، خانم مهندس، khatere27om، نوشته هاي ...، mariii، ميراب عطش، Miss fatima، هما بانو، عارفانه هاي يک دوست، سيدمحمدرضا فخري، جوادتبريزي، شاخه ي عشق
*فقط با شعر اينجا گفتگو کن .. و موضوعات جالب جستجو کن * - * راوندي *
من اگر دانستمي شعر و ادب .. اينچنين نَبوَد سوهان عصب :D - * راوندي *
=) - محدثه خانوم
*دگر شمس العماره جاي ما نيست .. بجز دارو در آنجا آشنا نيست * :) - * راوندي *
*نهفتن باشد آن فعل از تو گفتن .. فقط با شعر سخن بر گو با من * B-) - * راوندي *
الا اي شاعرا روشن روانت ... بود پرزور هم جان و زبانت / قلم در دست تو معمور بادا / بخوان بيتي براي دوستانت @};- - دانش آموز پويا
* از اين چرخ دوار و اين روزگار .. جواني و پيري شود آشکار .. بريزيد برگ درختان زرد .. که سبزي دهد بار ديگر بهار * - * راوندي *
* بگفتم با تو اسمش را نهفتن .. بگو آخر چه خواهي ديگر از من * :D - * راوندي *
چو پارسي مباشد تن من مباد!:) - بلاي آسموني😁
* بلاي آسموني در سفر باش .. برو فردوسي آنجا در گذر باش * :) - * راوندي *
*نهفتن اشتباهي بوده عايا ؟ .. بگير از من هر آنچه خواهي اينجا * - * راوندي *
سفر بس سخت باشد...اگر با قاطر فردوسي باشد:) - بلاي آسموني😁
* کننونت باشدت ريل دو تخته .. کجاي اين سفر اينگونه سخته ! * :) - * راوندي *
*کنون برگرد از بحثي که رفته .. زمان حال را بنگر چه گفته * - * راوندي *
روي قاطر تکان ها ميخورم من هي فراوان...تمام مهره هاي اين کمر هم ميشود داغان - بلاي آسموني😁
*برو يک کمي شربت خوش بنوش .. که شعرت بيايد چون مي فروش * :D - * راوندي *
الا راونديا شيرين سخن دوست / تورا ازجان و دل دارم همي دوست / دگر باره برايم شعر تر گوي/ که اشعارت برايم خوب و نيکوست - دانش آموز پويا
*بزير قاطرت چارتا فنر نه .. که باشد قاطرت از هر اتول به * :) - * راوندي *
جيگرم ! جيگرم ! جيگرم ! B-) - دانش آموز پويا
*آشفتگي موي من از حال من است .. اين سلسله ي گره زده فال من است .. اين سايه ي قد کشيده تا مرز جنون .. وحشتي که تا هميشه دنبال من است * اوائل شاعري - * راوندي *
کجا بايد برم اين قاطرم را....که از هر اتول بهتر شود او؟ - بلاي آسموني😁
زقاطر دست بردار اي عزيزم / به پايت شاخه هاي گل بريزم - دانش آموز پويا
هر آن کس که دارد سر در گريبان...بود محزون و زار و بد داغان - عرفان وادب
زمو و قاطر و آشفته حالي / نمانده بهر ما قال و مقالي - دانش آموز پويا
*ببر بفروش قاطر را به قيمت .. بخر يک کاديلاک زير قيمت * - * راوندي *
دگر تيبا و تندر اصل حال است / کاديل و شورلت مانند گال است - دانش آموز پويا
*هجوم شاعران را من چه گويم ؟ .. چگونه راه اين مطلب بجويم ؟ * - * راوندي *
خودت گفتي بيا تا يار گرديم / انيس و مونس و همکار گرديم ! - دانش آموز پويا
منم در اين عجب درمانده حالم ...چقد شاعر زياد گشته در عالم - عرفان وادب
*به اين علت مبر سر در گريبان .. که خواهي شد از آن محزون و داغان * - * راوندي *
*مرا گر بنگري يک آن نيستم .. دوباره بنگري داني که چيستم * همينجوري جواب کوثر ولايت گرامي - * راوندي *
*بيا دانش پژوه اي يار پارسي .. هجوم شعر را از ما چه پرسي * - * راوندي *
نه من دانم که اين کاري عبث بي... خدا داند چقد دوستدار شعر بي:D ....باباطاهري شد انگار...اينم ضعف شعريم:D - عرفان وادب
الا راونديا دعوت نمودي / وليکن بعد آن غيبت نمودي / هجوم و حمله يارب اين محال است / به کينه دشمني بودن خيال است - دانش آموز پويا
* کنونم جاي گل شاعر برويد .. که شاعر را گل شعرش ببويد * - * راوندي *
ز شعر و شاعري عالم شود پُر / بود شاعر ز عشق و يکدلي دُر - دانش آموز پويا
*بوَد غيبت اگر نامه نگاري .. بگو از غيبتم چه مدرک آري * - * راوندي *
نه آن غيبت که بهر يار عار است / از آن غيبت نبودن اضطرار است@};- - دانش آموز پويا
روا گويي که عالم اين چونيني....گلستانيست براي گل چيني - عرفان وادب
زچيني گشته اين دل خون و مجنون / زايراني بگو اي يار همگون - دانش آموز پويا
*مرا انديشه آن باشد ز ياران .. ببارد شعر از هر سو چو باران * - * راوندي *
ز ايران از چه گويم من برايت...چو ايراني نباشد تن مباشد - عرفان وادب
*بسازد روزي ايرانيِ چيني ... منم باشم تو هم باش و ببيني * - * راوندي *
زباران شعر روح ما زنده گشت / ز راوندي و مهرش آکنده گشت - دانش آموز پويا
*مرا ديگر خجالت دادي اي دوست .. بوَد شعر تو آن شعري که نيکوست * - * راوندي *
زچيني و ماچيني گذر کن / کنون بر ينگ دنيا يک نظر کن - دانش آموز پويا
چو ايراني بسازد چيني را ....شود بازار چيني سخت رسوا:D - عرفان وادب
زنيکويي تو ما نيک گشتيم / زلطفت همچو آس پيک گشتيم - دانش آموز پويا
زعرفان و ادب اشعار ديديم / بسي نکته که از ايشان شنيديم - دانش آموز پويا
*مرا کاري دگر با چينيان نيست .. که کالاهاي ايشان خالي بنديست * - * راوندي *
ز ايران و ايراني نيک خوي / تو کالاي خوب وطن را بجوي - دانش آموز پويا
* بيا طرحي دگر در خود بريزيم .. بجاي اينکه با چيني ستيزيم * - * راوندي *
اميدوارم که باشد بس پر سود ... شنيده هايي که از جانب من بود...وزنش خراب شد:D - عرفان وادب
درودم بر تو اي دل پاک راوند / که اشعارت بود شيرين چونان قند - دانش آموز پويا
*من از اشعار ياران فيض بردم .. چنان سيرم که گويي شام خوردم * :D - * راوندي *
و عرفان را کنون در ياد آرم / بر او و شعر خوبش دل سپارم - دانش آموز پويا
نباشد مر مرا سيري زياران / که من خاکم شما هستيد باران - دانش آموز پويا
*سلامم بر تو دانشمند پويا .. که زيبا تر سخن راني ز هر جا * - * راوندي *
*شکسته نفسي ميفرمايي پويا .. بزير پاي خويش بنگر ما را * - * راوندي *
الا راوندي خوب سخن دان / تويي استاد من اي جان جانان - دانش آموز پويا
درود و صد درود اي همبلاگي....اميدوارم که هر روز شاد باشي - عرفان وادب
* مرا چون همنشيني با تو اين کرد .. خدا ما را کنار هم قرين کرد * - * راوندي *
حقيقت بود از تو هرچه گفتم / نبود اغراق اين درها که سفتم - دانش آموز پويا
* بوَد شاديم از شادي ياران .. همين حسم مرا کرده سخن دان * - * راوندي *
*حقيقت نزد خالق باشد و بس .. کجا راوندي آيد نزد او کس * - * راوندي *
* به وقت ظهر نزديکيم برادر .. بريم تکليف برگيريم يکسر * التماس دعا - * راوندي *
به يزدان پاک و خداوند نور / که در محضرش هيچ هستيم و مور - دانش آموز پويا
دوباره فيد و شعر و باز راوند ... چه گويم من چه سازم تا شود بند :) - حرف امروز من
به حق آيه هاي آسماني ...کنيد ما را دعا تا ميتوانيد:D - عرفان وادب
التماس دعا - عرفان وادب
مرا هم در نمازت ياد آور / دعايي کن به پيش حي داور / التماس @};- دعا شديدا - دانش آموز پويا
*به درگاه خدايم چون بنالم ... که خوش ساز آنکه خوش بنموده حالم * محتاجيم به دعا @};- - * راوندي *
* مرا گر دست و پا در بند آيد ... بدان بعد از هزاران پند آيد * - * راوندي *
در اين درگه که گَه گَه کَه کُه و کُه کَه شود ناگه // به امروزت مشو غره که از فردا نهي آگه - اميد هستم!
* گر بازي شطرنج بگويي بلدي .. از نابلداني و فقط لاف زدي .. آندم که بداني که نداني هنرش .. درياب که در آن بشماري عددي * - * راوندي *
بيت من با "ه" تموم شد نه "گ" [4] :( - اميد هستم!
نه اميد جان اين فيد فقط گفتگو با شعر هست و قانون مشاعره رو نداره :) به ابيات قبل توجه بفرماييد ... براي مشاعره که در آنهم بايد شعر از خودتان باشد در فيد مشاعره شرکت نماييد . - * راوندي *
آوو @};- - اميد هستم!
:) @};- - * راوندي *
شعرم نمياد ! - *diafeh*
شعرم نمياد ! - *diafeh* - ||عليرضا خان||
*ديافه چون نطرها را بخواني ... چو بلبل از لبانت شعر راني * - * راوندي *
*بيا شعري بگو با گفتگو خان ... که آگه سازمت از فن پنهان * - * راوندي *
برادر من نظر ها را بخاندم ... ولي حتي نيامد يک کلامي ! - *diafeh*
من از شعر شما حتي پچيزي ... نفهميدم در اين غوغاي پارسي !!!! ( بعضي شعراتون !) - *diafeh*
*همين شعرت فقط قافيه کم داشت ... وگرنه شعر گفتن را چه غم داشت * - * راوندي *
ذره اي دانش و درس و نمره حتي ... ازين قافيه ها گيرم نيامد ... - *diafeh*
* اگر دنبال سيم و زر بگردي ... بگردد رنگ رويت رو به زردي * :D - * راوندي *
اگر دنبال سيم و زر بگشتم .. ز بيکاري همي شعري نگفتم !:دي - *diafeh*
* کنون اسلوب شعرت رو به راه است ... اگر ترکش کني جانا گناه است * - * راوندي *
چگونه من در اينجا شعر گويم .. زبان و زيست بر من خيره گشتند ... همي درس و کتاب را گذاشتم .. در اينحا زير اين فيد شعر گوشم ( من همينجا از شما شاعرا عذر ميخام .. منو ببخشيد !) - *diafeh*
*برو دختر زبان و زيست بر گير ... که افتادن ز آنها نيست تدبير * - * راوندي *
* فراموش کن اصلن شاعري هست ... زماني ديگر اين آيد در دست * - * راوندي *
* نبينم ديگر اينجايت ديافه ... چه با اين چهره يا با هر قيافه * - * راوندي *
همي خواندم رمان و داستان را .. همينک گشت درسها آشکارا :دي - *diafeh*
مرا هر کس ديدن کرددر نت ... بگفتا تو کيستي ديگر قيافه ! ( کلن شعر نيست !) - *diafeh*
*تو که باز آمدي در پارسي يار ... مگر اينکه نه اي آنجا گرفتار * - * راوندي *
همي درس و کتاب رو ب رويم ... کنار هم ، ب روي هم ، سوارند ... خدانگهدار - *diafeh*
* موفق باشي اندر درسهايت ... که پارسي نون نميآرد برايت * - * راوندي *
برو بالا دوباره الا اي فيد .. همينک شاعران آيند اين زير ( يا علليييي بنظرم مسدودم کنين فيدتون خراب نميشه ) - *diafeh*
* مرا از توجه ديافه جان چه غمست ... که هر چه دارم اينجا متعلق به همست * - * راوندي *
ازت خواهم که اينک شعر خواني ...رفيق و مونس اين دل بماني - عرفان وادب
*ببخشيد داشتم ميرفتم اکنون ... و گر نه در کنارت بودم از جون * - * راوندي *
برو و از خدا خواهم که باشد ...هميشه حافظ جانت و مالت:D - عرفان وادب
*دعاي خيرتان را پاس دارم ... چنان گنجبنه الماس دارم * - * راوندي *
ميان عقل و دل جنگي جهاني ست... يكي صلح نوبل اينجا بيارد - حرف امروز من
بولد نكردم شعر حساب نميشه - حرف امروز من
*توگفتي شعر بسياري در اين فيد ... کنون کن استراحت تا شب عيد *:D - * راوندي *
*نباش آزرده اي دلگنده خاتون ... بزن بر فرق اين انديشه باتون:)* - * راوندي *
الا راونديا چون گويي تو شعر .. ک بر مغزم نيامد حتي يک بيت ! - *diafeh*
*بايد ذهن تو پر از واژه باشه ... تا چند تايي از اون در شعر جا شه * :) - * راوندي *
فقط ذهنم پره از درس و تدريس .. اصن هم جا براي واژه ها نيس :دي - *diafeh*
*همين شعري که گفتي بي نظيره ... کلامت کار يک استاد پيره* :) - * راوندي *
نکن استاد پير را قياسم ... مگر من چند سال فهم دارم ؟؟:دي فقط 15 است سنم اکنون ... ميرم دوم دبيرستان هم اکنون !!! - *diafeh*
*خودت را من نگفتم پير گشتي ... غرض آن بود که با تدبير گشتي * :) - * راوندي *
تشکر ميکنم از تو اي استاد ... الان منظورتان فهميد و افتاد :دي - *diafeh*
شبت خوش باشد و زيبا اي استاد .. بخوابي و بگردي تو همي شاد .. ببيني هر چ خواب زيبا اينجاست ... بگردي شاد ازين امّيد استاد : ) ( چي گفتم :| ) - *diafeh*
سلامي گرم بر راوندي ما... درودي تازه مثل موج دريا... - ذره بين زنده
آخ آخ شاعراي واقعي دارن ميان بنظرم کناره کشي کنم بهتره - *diafeh*
دل ما مثل مردم صافه صافه!... نباشد سود در رفتن، ديافه! - ذره بين زنده
*مشو نوميد اي خانم ديافه ... نميگيريم ما بهرت قيافه * :D - * راوندي *
اگر هم سود در رفتن نباشه ... کمش کم کردن خجالتاشه .. انقد مزخرفو گفتم و خوندم ... ک ديگه جا برا خوباش نزاشتم !!!!!!! ( چي دارم ميگم :'( ) - *diafeh*
دلا بايد به جمع ما بخندي... خجالت نيست اينجا، سربلندي! :) - ذره بين زنده
ديافه .. قيافه :| ... شدم خسته من از بس شعر گفتم ... جفنگيات و هردنبيل گفتم - *diafeh*
*سلام و شب خوش اي استاد خدايي ... گرفتيم از شما حال و هوايي* - * راوندي *
شبت شاد و دلت خوش باد شاعر ... کنون خواب آيد و کشتار شاعر ( الانه ک مامان پاشه واسه اين ک نخوابيدم بکشتم ... در توضيح مصرع دوم عست ) - *diafeh*
*تو را با شب به يزدان ميسپارم ... برو منهم به لالا رهسپارم * :) - * راوندي *
خداوندا ! چه شاعرهاي خوبي / هنر مي ريزد از انگشتهاشان ! / گمانم نرم باشد جاي خفتن / گمانم گرم باشد پشتهاشان ... چي شد !! :) - نويد باران
* همه ايرانيان هستند شاعر ... ز کوشش تازه ميگردند ماهر * - * راوندي *
* من از لايک تو ويدا در سپاسم ... براي شعر تو در التماسم * :) - * راوندي *
* چه شد کارنامه و آن نمره هايش ... اگر دنبال کاري هست جايش * :) - * راوندي *
*اهميت ندارد نمره هايت ؟ ... اگر کم باشد اينجا نيست جايت :D * - * راوندي *
:) - نگارستان خيال
*بگو که نمره هاي من همه بيست ... دارم پر ميکشم جاي تو خاليست * - * راوندي *
*بگو که نمره هام نزديک بيسته ... توي گوشم همش جيک جيک بيسته * - * راوندي *
عليک السلام... - عليرضااحساني نيا
*مرا توپ و تفنگ اينجا کجا بود ... اگر بودي مهندس کرد مسدود * :D - * راوندي *
*چه خوش گفت احسان نيا با عليک ... جواب سلام مرا با عليک * - * راوندي *
:) - سنگ صبور
*:) =) :-o* ... =) B-) :-D - * راوندي *
دوستان اين فيد را بخوانيد و بخنديد :) - * راوندي *
{a h=ravandi} راوندي {/a} 786نبودم آن زمان در جمع ياران،که با دل، بيت کنم تقديم ايشان،الا اي استاد راوند ک ز مايي،کنم جان و تنم تقديم دوستان(خوب بيد:) - يک فنجان آرامش
{a h=puke}يک فنجان آرامش{/a} @};- - * راوندي *
{a h=puke}يک فنجان آرامش{/a} بله جاي شما خالي بُد آنجا ، ولي اين فيد آمد باز بالا - * راوندي *
يکي دردانه شعر گويمت من. که وزن و عروض و قافيه اي هيچ ندارد - 2--براي تو
{a h=3123321}2براي تو{/a} بگو با ما تو از دل هر چه خواهي ، فقط در آن بزن رنگي الهي - * راوندي *
{a h=ssmmgmailcom}????{/a} چرا نگي با هر گويش و با هر زباني ميشه شعر سرود :) اما فقط بايد ترجمه کنيد خانم شاعره :D - * راوندي *
{a h=ssmmgmailcom}????{/a} خيلي جالب و پر معنا بود :) برام خيلي جالبه که شعرا با گويشهاي مختلف مطالبشون هم با هم فرق ميکنه مقصودم اينه که از زواياي مختلف به هر موضوعي نگاه کرده و شعر ميسرايند ... حالا کنجکاو شدم بدونم که اين شعر از خود شما بود يا اينکه اين چه شعري بود ؟ ترانه بود ؟ شعر نو بود ؟ نثر بود ؟ چي بود ؟ :) - * راوندي *
قرار بود که درين وادي صحبت از معنا شود،نه به زبان عاميانه جمله اي هويدا شود،راوندي و man شکستن قانون منظم را.ديگر نبينم کلامي زغير شعر پيدا شود:) - يک فنجان آرامش
{a h=ssmmgmailcom}{/a} هنر است زبان ترکي،تو بياموز به ما....ما به اشتياق فراوان منتظريم:) - يک فنجان آرامش
{a h=ssmmgmailcom}????{/a} يادم نبود که مي نويسي در کاغذ، احساس را،مي شوي حس در ترنم زيبا،مي روي در خيال مرواريد،اما شعر برايت سخت است... - يک فنجان آرامش
{a h=ssmmgmailcom}????{/a} اگر بازم بگويي شعر ترکي ، شود قانون اين فيد هر کي هر کي :D - * راوندي *
{a h=puke}يک فنجان آرامش{/a} چه خوب شد گفتي اي مرد بزرگوار ، حواسم شد برون از روي ناچار :) - * راوندي *
{a h=ssmmgmailcom}????{/a} هر آنچه که گويي و نويسي خوش است :) اين فيد کمي لسان مردم کش است :D - * راوندي *
{a h=ravandi} راوندي {/a} گويم ک راز عشق نبايد گفت،حلاج گفت و سرش بر دار شد.گويم ک حرف عشق بايد زد،قاسم گفت سردار دلها شد@};- - يک فنجان آرامش
چشم ما در پي خوبان جهان خواهد بود .. تا جهان باقي و آيين محبت باقي ست... - *قاصدك*
{a h=ghasedak2007}قاصدك{/a} سلام،ما نخواهيم که خوبي ما عيان شود:)راز اين همه جود و سخا بيان شود:)ما در چشم همه ساده و بي آلايشم:)تا جهان باقيست،راز ما پنهان شود:) - يک فنجان آرامش
{a h=puke}يک فنجان آرامش{/a} هم راز عشق بگو به عشاق هم حرف عشق ، که عاقبت هر دو را مينوسند بر برف عشق - * راوندي *
{a h=ghasedak2007}قاصدك{/a} چون نباشند مردمان نيک در اين ميکده ، خالق اين ماجرا در پلکي آن بر هم زده - * راوندي *
{a h=ssmmgmailcom}????{/a} قدم هايي که برداشتي بلند است :) تمام گفته هاي تو لَوَند است :D - * راوندي *
بگوييد دوستان شعر فکاهي :D که ما را خود بخود مي آيد آهي - * راوندي *
نبايد گفت از اشعار سنگين :) که اين سفره نخواهد ماند رنگين - * راوندي *
بخند و خستگي از تن برون کن =) تمامي اشک و غم را سرنگون کن - * راوندي *
شاعران را شاعري کردن بس است ،،، حس و حالم از کويد ناکس است - * راوندي *
اَاااااااااااااااااااااا سال 94 .چقدر دوووووور چقدر نزدييييييک .من از 91 اينجا بودم .چقدر زود گذشت - mariii
بايد ديد در اين چند سال چکارهاي مفيدي کرديم.امممممم من تلاشهاي زيادي داشتم ولي نتيجه هايي که خواستم بدست نياوردم يا لاقل از ده به 6 فقط رسيدم.بازم شکر خدا - mariii
{a h=haftaamancom}mariii{/a} احساس عجيبيست ! زمان سرعت گرفته انگار ... - * راوندي *
{a h=ravandi} راوندي {/a} سلام،الگو ها را ترمه کردي که بريدي از کار:) - يک فنجان آرامش
{a h=puke}يک فنجان آرامش{/a} سلام ... گذران زندگي حال خوشي ميخواهد ،،، ور نه هر فسرده ميل خودکشي ميخواهد - * راوندي *
کجا رفتند آن دوران شيرين ؟ که شد رؤياي ما روسيه و چين ! - * راوندي *
من اينجا را چرا قبلا نديدم؟ / بسي نيکوست احوالم در اين دم - سيدمحمدرضا فخري
{a h=Modir}سيدمحمدرضا فخري{/a} بله جاي شما بس بود خالي / که شعر في البداهه داشت حالي :) - * راوندي *
بسي اشعار خوش در فيد ما بود ، که با حذف اکانتها گشت نابود - * راوندي *
جناب راوندي اين يکي ازفيدهاي جذاب و باحال شما بوده است اميد که همواره مانا وسلامت باشيد.@};- - جوادتبريزي
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} سپاسگزارم @};- بله اين فيد در زمان خودش بسيار جالب بود :) اميدوارم شما هم هميشه مانا و سلامت باشيد =) - * راوندي *