پيام
+
درود بر همگان
در اين پست مايلم در مورد خدا مطلب بنويسيم .
اينکه خداوند چيست و چگونه است را هيچکس نميداند و چون نمونه اي از چگونه بودن او در دنيا وجود ندارد لذا شناخت ماهيتش برايمان ممکن نيست .
اينکه به چه شکل هست و چه حجمي دارد و اينکه در کجا مستقر هست هم نميتواند زياد برايمان مفيد باشد .
اما مطلبي که مسلم است و ميتوان از سوره نور برداشت کرد اينست که از وجودش چيزي شبيه به نور در کل عالم
* راوندي *
03/12/12
* راوندي *
پخش شده و گسترش ميابد که ذره ذره آن فعال است و بصورت مستقيم خداوند از تمام اطلاعاتي که از آن انرژي منعکس ميشود لحظه به لحظه آگاه ميشود . آن چيز که بنده آنرا نور مينامم و انرژي خاصي دارد که ماهيت آنهم برايمان مشخص نيست چون نمونه اي در دنيا ندارد از هر چه عبور مي کند و در حقيقت داخل هر چه که تصورش را بکنيم هست . در ذره ذره سلولهاي ما در داخل يک جسم جامد و خلاصه بگويم داخل تمام
* راوندي *
کرات آسماني و هر چه در عالم وجود دارد . واضح تر بخواهم بگويم اينست که گويي ما و تمام هستي انگار داخل وجود خداوند زندگي ميکنيم . فرمانروايي که بر تمام حتي جزئياتي که خلق کرده احاطه کامل دارد و بر آنچه خلق کرده مسلط است . خداوند از ازل بوده و اينکه پيش از خلق منظومه شمسي و کره زمين چه ميکرده بر کسي روشن نيست اما مسلم است که مقربين درگاهش و فرشتگان را هم در زماني خاص خلق نموده است .
* راوندي *
اما بر ما روشن است که هدف از خلقت بشر اينست که اراده فرموده خليفه اي از خود بين انسانها و در روي کره زمين داشته باشد . خليفه اي که قدرتي مانند خداوند داشته باشد و هر چه اراده کند بشود که تا کنون بشر نتوانسته به آن مقام دست يابد البته اشخاصي موفق شده اند که به محدوده آن مقام برسند و داراي قدرتهاي مختصري هم شده اند اما اينکه بگوييم فلان شخص موفق شده ، نداشتيم .
* راوندي *
گمان نکنيد که اين خليفه خدا شدن در روي کره زمين ميتوانسته براي پيامبران هم باشد بر عکس اين موضوع شامل حال پيامبران نميشود چون پيامبران با ارتباطهايي که توسط مقربين درگاه خداوند با عالم غيب داشتند وجود دنياي ديگر برايشان مسلم شده و مانند ديگر افراد بشر از حالت امتحان بيرون آمده اند و در حقيقت هر چه نيکي کرده اند برايشان حکم وظيفه را داشته است .
* راوندي *
چنانچه به اين بحث علاقه مند هستيد بفرماييد تا در فرصتهاي آينده مطالب بيشتري را به اتفاق باز کنيم شايد خداوند خواست و به نتايج مفيدي دست يافتيم در مورد مطالب نوشته شده هم اگر نظري پيشنهادي يا انتقادي داريد بفرماييد .
شاخه ي عشق
ما خدارا با صفاتش مي شناسيم به قول شما ذاتش ازدرک وشعورما خارج است اما صفات خدا که عين ذاتش هست اورا مي شناسيم وپي به وجودش مي بريم،
* راوندي *
{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} ضمن تشکر و قدرداني از مشارکت شما در اين بحث ميخوام سوال کنم که آيا با مطالبي ديگري که مطرح کردم موافق هستيد يا نه .
شاخه ي عشق
{a h=ravandi} راوندي {/a} مرسي جناب راوندي،استادفلسفه ما مي گفت درعالم يک وجودهست که بهش مي گويندوحدت وجود،مثل دريا که امواجش مختلف است اما دريا يکي است دوتا نيست.وبه اين اعتبار امثال حلاج آنا الحق گفتن،
شاخه ي عشق
اما گفتين هدف از خلقت خليفه و جانشين خدا شدن هست را قبول ندارم چون هدف از خلقت اين نيست خدا درقرآن فلسفه هاي مختلف گفته مثلاً گفته خلق کردم تا عبادت کنيد حالا اين معني چيه نمي فهميم دقيق، استاد فلسفه ما مي گفت خلقت لازمه فيض وجودي خداست يعني او فياض مطلق است اگرخلق نمي کردبايدموردسوال واقع مي شد
شاخه ي عشق
و اينکه گفتين خليفه شدن شامل پيامبران نميشه اين هم درست نيست چون مصداق کاملش همان پيامبران است نه فلان انسان دزدوخيانتکار.
* راوندي *
{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} سپاس @};- در مورد وحدت وجود حرفي ندارم . اما هدف از خلقت را وقتي فرشتگان گفتند ميخواهي موجودي خلق کني که روي زمين فساد کند فرمودند من ميدانم آنچه را شما نميدانيد . ما از اين مطالبي که ميشنويم برداشتهايي که ميکنيم بايد خيلي بهتر از انسانهاي قديم باشد . اينکه خداوند به فرشتگان اينگونه فرمودند
* راوندي *
در مورد انسانهايي که در مورد آن دنيا اطمينان کامل پيدا کرده اند صدق نميکند درست است که پيامبران از ميان انسانهاي پاک برگزيده شده اند اما بهر حال نسبت به وجود دنياي ديگر هر کدام بنحوي يقين پيدا کرده اند . انساني برگزيده ميشود که با وجود شک نسبت به خدا و دنياي ديگر اعمال بسيار شايسته انجام دهد .
* راوندي *
ببخشيد در کامنت دوم ارسال انجام نميشد براي همين تاخير افتاد
* راوندي *
علتي که باعث شد اين فيد را طرح کنم شيوع بي خدايي در سايتهاي مختلف است در حقيقت خواستم با تبادل اطلاعات و مشورت و آگاهي گرفتن از يکديگر وقتي در مباحث آنها شرکت ميکنيم بتوانيم شک را از ذهنشان بيرون کنيم که البته اظهار يقين ميکنند . يکي از بحثهايي که مطرح ميکنم اينست که پيامبر چون به يقين رسيده بود خيلي تلاش ميکرد که مردم را به راه راست هدايت کند
* راوندي *
پروردگار به او فرمود : نميخواد اينقدر بخاطر بنده هاي من خودت را به هلاکت بياندازي ، خود نيز با آنان اتمام حجت ميکنم . اينکه عرض کردم از چنين مطالبي ما بايد برداشتهاي معقول داشته باشيم اين است که بعد از بيان اين مطلب مين يسم که اگر در طول زندگي شما ارتباطي به اين لحاظ بين انسان و خدا برقرار نشد آن شخص ميتواند عقيده نداشته باشد
* راوندي *
البته اين يک مسئله شخصي و کاملا خصوصي بين خدا و بنده اش ميباشد و هر کس ميتواند بعد از مدتي آنرا فراموش کند يا هميشه بخاطر داشته باشد شکر گزار باشد يا به خود بگويد عملي طبيعي بود
شاخه ي عشق
{a h=ravandi} راوندي {/a} درسته جناب راوندي،علت گرايش به بي خدايي چون تصورمحسوسي ازخدا ندارن و زيادي مشکلات هم تاثيرميذاره، واما اين بحث خوبي ميشه اگه همه دوستان و اساتيد مشارکت کنند.
* راوندي *
{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} خداوند اجر عظيم به شما عنايت بفرمايند @};-
* راوندي *
تجربه ثابت کرده است که هر چه تنها تر در راه خدا گام برداريم بيشتر از جانب او حمايت ميشويم و چه همراهي بهتر از خدا و هر گاه در هجوم مخاطرات به غير خدا پناه آورده ايم عدم حمايت او را احساس کرديم و از حمايت غير او هم بهره اي نبرديم . خوشا آنان که اين احساس را تجربه کنند .