پيام

‍‍‍‍* راوندي *
95/7/1

+ *سلام دوستان * بهترين يا عجيبترين خوابي را که تا بحال ديده ايد بنويسيد * از خودم شروع ميکنم * چنانچه قلب ظريفي داريد از خير اين فيد بگذريد

هما بانو 96/7/4

*خدا اموات شما را رحمت کند * پدر خدا بيامرزم بعد از اينکه در يکي از خيابانهاي تهران بر اثر تصادف در گذشت خيلي بخوابم مي اومد بنحوي که قبل از خواب بخودم ميگفتم امشبم بخوابيم و آقا رو ببينيم ( خب ديگه ما به پدرمون ميگفتيم آقا ) در اينجا بد نيست يک گريزي بزنم به اين که دارم راجع به اين موضوع يک شعر ميگم که با اين بيت شروع ميشه ... * يادمه بچه که بودم ،،، به بابام ميگفتم آقا *

تقريبا هر شب مي اومد ديگه عادت کرده بودم تا اينکه يک شب وقتيکه از يک اطاق پرده رو کنار زدم و وارد اطاق ديگر شدم ديدم وسط اطاق خوابيده ، بخودم گفتم عه بازم آقا اومد بخوابم خوبه برم شصتشو بگيرم و ازش راجع به اون دنيا سوال کنم ... نميدونم شما هم راجع به اين موضوع و شصت مرده رو در خواب گرفتن مطلبي شنيديد يا نه ؟ اون موقع نميدونستم دارم چه اشتباهي ميکنم خيلي خام و بي تجربه بودم و اينو

هم ميدونم بعد از شنيدن ادامه مطلب شايد از من بدتون بياد و سرزنشم کنيد اما عيبي نداره چون حق با شماست من بابامو اذيت کردم و در همينجا ازش عذر ميخوام:'( چون الآن احساس ميکنم که با اصرار اجازه گرفته بود که بخوابم بياد چون بعد از اين خواب ديگه نيومد اما اجازه بديد راستشو بگم يه دفه اومد اما در حال و وضعيت بدي بود:'( خدايا منو پدرم رو با هم ببخش

آهسته رفتم جلو و شصت دستش رو محکم گرفتم ، ناگهاني از خواب بيدار شد گفتم : آقا بگو ببينم اون دنيا چه خبره ؟ گفت : نميتونم بگم ، گفتم : بگو بگو ميخوام بدونم چه خبره ! گفت : اجازه ندارم چيزي بگم ... بعد ار اصرار سومم گفت : من پيرمردم منو اذيتم نکن . با شنيدن اين حرف دلم به رحم اومد و شصتش رو کمي شل کردم در اين حال احساس کردم که داره شصتش بيرون مياد من هيچ نتيجه اي نگرفتم با عجله

پرسيدم اينا کارشون چطوره ؟ گفت : اينا که کارشون درست نيست ! براي آخرين بار از اون دنيا پرسيدم که در حالي که شصتش داشت خارج ميشد گفت :* خودت مياي ميبيني * بله دوستان من ميتونستم غير از اين سوالي که هر کس کرده بود باهاش بشينم گفتگو کنم و متوجه خيلي از مسائل پشت پرده دنيايي بشم اما متاسفانه اين فرصت گرانبها از دست رفت و فقط افسوسش براي من ماند .

سلام خوب تعريف کنيد

ترخون بانو درود بر شما:) خب نويسندگي کار سختيه مخصوصا که راجع به خواب باشه کمي صبر کنيد بايد قدري فکر کنم:D

شب جمعس يادي از اموات شد خدا رفتگان خاک رابيامرزه

صبر ميکنم

نميدونم که کدوم خوابم بهترين يا اينکه عجيب بوده،ولي ميدونم که خنده دار ترينش و بي محتواترينش خوابي بود که شکل بازي کامپيوتري ماريو شده بودم و قارچ رو با کلاهم ميزدم،عشق اين بازي بودم،،ديييي

من قبلنا خيلي خواب شيطان راميديدم ولي ديگه نديدم

آمين ترخون بانو منکه خوشبختانه براش خيرات دادم ... از اينجا به بعد نوشتنش برام خيلي سخته ...

ممنون نسرين خانم جالب بود فکر ميکنيد خوابتان چقدر زمان برد

ترخون بانو تعريف کنيد خيلي هيجان انگيز بايد باشه

به همون اندازه اي که همش تو واقعيت ميرفتم باهمون کيفيت:) امااگه بخوام بگم 5دقيقه،حدودا.

ممنون نسرين خانم ... حالم اصلن خوب نيست

آدمي جايز الخطاست جناب راوندي،خداپدرتونو رحمت کنه،دعا کنين هم خودتون آرامش پيداکنين وهم پدر مرحومتون که دستشون از دنيا کوتاست،براشون خيرات کنين.

چشم سپاسگزارم

خداوند اموات شما را هم قرين رحمت خود بفرمايند ، آمين

{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} چرا

ترخون بانو چرا چي ؟

هفت آسمان درود بر شما که از خواب زيبايتان پرده برداري کردي:) بيشتر توضيح ميدادي بهتر بود که چي ديدي و چه شنيدي يا اينکه چه گفتي ...

خواب هاي خوب و عجيب خيلي ديدم ...

هفت آسمان اين خواب که شما ديدي آرزوي هر کسيه که ببينه خيلي به حقيقت نزديک بود اما بايد بگم که اون کسيکه اومد دنبالتون خدا نبود بلکه فرستاده اي از جانب پروردگار بود و اما در مورد خواب خودم چي بگم والا فکر اينجاشو نکرده بودم ... حالا همينه ديگه بايد منتظر موند شايد ترسناک تر از اينهم کسي ديده باشه ...

خوب و عجيب ترينش رو بنويس انتظار زياد ما را منتظر نذار:)

خودم توي خواب شعر هم گفتم و بعد سريع بلند شدم و نوشتمش و در فرصتهاي بعد تمومش کردم قرار بود بدن خانم گوگوش بخوندش که نزديکيهاي انقلاب بود و بعدشم همه چي دگرگون شد:)

{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a}..خب بهترين خواب هام ...خواب يکي از بزرگان و محبوب دل ما بود که فقط ميخنديدن و ميگفتن ...ان شاءالله که به هدفت ميرسي .فقط تلاش کن همين توکل بر خدا..که تو دو هفته 4 بار خواب اين بزرگوارو ديدم..و يک از افراد خوب و پاک بود که دستمو گرفتو راهنماييم کرد گفت منتظرم باز ميبينمت... .. خيلي خوشحالم که اين دو نفرو تو خوابم ديدم خدا کنه فقط به واقعيت بپيوند:)

و عجيب ترين خواب هام...خواب ديدم سوار بر دايناسورم و دارم همه رو ميکشم...و ي خواب ديگه ديدم که کل جهانو فقط با تفنگ تک تير انداز صياد دو خراب کردم :)

منهم آرزو ميکنم که به خواستت برسي ... جالب بود سوار دايناسور شدن ... اما تک تيراندازو بي خيال شو چون خيلي خطريه:)

ممنون جناب....ماييم ديگه...خطر داره ولي خوب :)

همه انسانها بنوعي خطرناکند حالا يا براي خودشان يا براي ديگران ... بله بعضي مخاطرات مضرند و بعضي مفيد

{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} :)

:) اين امکان جديد رو من هر چي گشتم پيدا نکردم کجا و چه جوري هستش ؟

سلام هفت آسمان:) عجب خوابهاي جالب انگيزي:) شايد خداوند خواسته اسرار خلقت رو بر شما آشکار کنه ( هر کسي بين خود و خدا خلوتي خاص داره که معلوم نيست کدوميک نزديکترينه )

اما هفت آسمان گرامي من هنوز در مورد اونکه خودش را خدا معرفي کرده شک دارم بنظرم گفته :من شما هستم . البته اون شخص اعمال شما بوده:)

بفرماييد اينجا آزادي کامل بر قرار است:)

آخرين خوابي که ديدم رو مي گم ، هيچي يکي يکي ديگه رو از پنجره پرت کرد بيرون:)

اين خواب بيشتر شبيه کابوس ميمونه جناب کميل:) لابد بعدشم از خواب پريديد بيرون ؟

شهريار کوچه ها چي شد ؟ ما رو منتظر نذار بيش از اين:)

{a h=Shahriyarekoocheha}شهريار کوچه ها{/a} خداوند هر دو عزيزتان را مورد لطف و عنايت خود قرار داده و روحشان را قرين رحمت خود بگرداند ... چه سعادتي خوشا به احوالتان . نمونه اي اگر بفرماييد خوشحال ميشويم و اينکه آيا هر دو با هم بخوابتان مي آيند ؟ و اينکه هر دو يا کداميک سخن ميگويند

{a h=Shahriyarekoocheha}شهريار کوچه ها{/a} واقعا که بهترين سعادتهاست وقتيکه خواب انسان با واقعيت در هم آميزد منهم اين فرصت را به بهترين نحو داشتم اما از دست دادم اما بنظرم بهترين نمونه اي که بي گمان شما هم از آن آگاهي داريد را در اين فيد از نگاهي ديگر به نظر دوستان رسانده ام که مناسبت دارد نگاهي به آن بياندازيد http://ravandi.parsiblog.com/Feeds/9407216/

{a h=haftasman}2 هفت آسمان{/a} سلام بر شما:) شما ميدانيد آن خانمهايي همراه شما چه کساني بودند ... و اما در ادامه خوابتان همانطور که شايد شنيده باشيد گفته اند : گويند هر آنکه هر چه را دارد دوست ... از بعد وفات او همان مونس اوست ،،، خداوند ان شاالله برپايي حسينيه و عزاداري سيد الشهدا را از شما قبول بفرمايند . آمين

البته خداوند از درون ما و اينکه چه نيتي داريم آگاه است بنظر بنده که در فضاي مجازي تا آنجا که کاربرها آشنايي نزديک نداشته باشند ريا ، کاربردي ندارد اما بايد بدانيم که با افشاي اسرارمان ممکن است امتحانمان دشوار تر شود ... بعضي از مطالب را هم که گفتنش جاي اثبات ميخواهد به نامحرمان لازم نيست بگوييم

يک سوال ، شما از مطلبي که در آن فيد نوشتم که آقاي ساروقي را که در حالت سکرات بود در تلويزيون ديدم و آن جمله را گفت چه نتيجه اي گرفتيد ؟

بله درد دل که بود اما متاسفانه يا خوشبختانه بنده بيشتر از اين نميتوانم بمانم . شبتان خوش

{a h=Shahriyarekoocheha}شهريار کوچه ها{/a} خب البته من يادم نمياد که کجا بحث ظهور حضرت بود که اگر ممکن است محلش را بفرماييد مراجعه کنم ببينم مطلب چه بوده ؟ حالا اين جالب بود اولين جمعه اي که با 23 ماه رمضان مصادف ميشود را شما ميدانيد کي خواهد بود ؟

{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} سلام جناب راوندي حالتون خوبه خيلي وقته نديدمتون خوشحالم ميبينمتون اميدوارم خوب بوده باشين تو اين مدت ک حداقل من نديدمتون:D

{a h=Fadayanran}||دختر دوست داشتني||{/a} درود بر شما باد :) خدا را شکر روزگار ما روزگار عجيب و غريبي شده که انگار حتي وقت خوابيدن هم نداريم در ميان مشغله هاي فراواني که در زندگيمان پيش آمده از آنطرف کار خياطيمان هم گرفته و انگار که شبانه روز هم کار کنيم باز هم کار هست:)

{a h=sabooooooo}عمو آيينه سکندر{/a} درود بر شما:) خوابتان داراي تعبير خوبيست خصوصا خندان بودنتان اگر من بودم از ترس خوابم نميبرد:) ادامه اش چه شد از خواب بيدار شديد يا بکارشان ادامه دادند ؟:)

بنام خدا ... شما چه انتظاري از اين خواب داريد و دنبال چه تعبيري هستيد شايد تعبير خواب شما سر بريدنهاي گروه داعش باشد .

{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} خداروشکر جناب راوندي همين که سلامت هستيد و کار رونق داره صدبار شکر لازمه روزگار ک هميشه عجيب بوده و چ بسا بايد ساخت:D

{a h=Fadayanran}||دختر دوست داشتني||{/a} سپاس بيکران اميدوارم که خودتون و خانوادتون سلامت و موفق باشد:)

{a h=haftasman}2 هفت آسمان{/a} بله ما خطرناکترين آدمهاي در خواب هستيم:D

:D ممنون جناب راوندي همچنين شما

{a h=Fadayanran}||دختر دوست داشتني||{/a} :)

{a h=haftasman}2 هفت آسمان{/a} بله نگران نباشيد:)